مهدی قاسمی ورجانی: به نظر میرسید ماراتن گفتگوهای ایران و قدرتهای جهانی موسم به برجام به ایستگاههای پایانی رسیده باشد که خبر توقف آن با دلیل عامل بیرونی ابعاد و احتمالات تازهای را ایجاد نمود. هرچند تاکنون نیز دلایل و نشانههای روشن و مثبت قابل اتکا و مطمئنی از برخاستن دودسفید مشاهده نشده بود و تنها استمعات دنبالهداری از طرفین به دنبال مصالحه موقت در پایان قرن شمسی بودند، با این حال این نوع از توقف ناگهانی قابل پیشبینی بود.
در برداشتی آزاد از نوع عامل بیرونی توقف مذاکرات عموما تجربههای پیشین نشان دهنده این مطلب است که گاها بروز تنشهای منطقهای در خاورمیانه همیشه عاملی برای تجدید نظر در رای اکثریت طرف مذاکره بود و به نوعی بهانهای برای هزینه فایده کردن منافع منطقهای و جهانی و حتی بده بستانهای بینالمللی دو طرفه و بعضا مکانی برای باجخواهیهای مدل اروپایی از امریکا و روسیه بود. اما به نظر میرسد حال تحولات عرصه جهانی در پی جنگ میان روسیه و اوکراین و به دنبال آن منازعه غرب با پوتین تاثیراتی را در نشستهای پایانی برجام گذاشته است. شاید در عرصه بینالملل اولین باری نباشد که دو جنس منازعات و مذاکرات به هم گره خورده باشد اما بیشک نادرترین است و در آینده میتواند منشا اثراتی باشد که میتوان از آن با نام “تاثیر تحولات در مذاکرات” یاد کرد.
عمیق شدن و گسترده شدن تنش در روابط بین روسیه و غرب یا با پیروزی احتمالی مسکو همراه خواهد بود یا بواسطه رویکرد دولتهای غربی به تدریج ابعاد تهاجمیتری به خود گرفته و با منزوی شدن پوتین ابعاد تازهتری پیدا میکند و یا در شکل سوم خود طولانیشدن این جنگ طی روزهای اخیر از احتمالات است. از اینرو این تحولات حائز پیامدهای قابل توجه اقتصادی، سیاسی و استراتژیک برای ج.ا.ایران خواهد بود. در بعد اقتصادی وضع تحریمهای گسترده اقتصادی در شکل بلوکهکردن داراییهای بانکی روسیه و مقامات ارشد کرملین و قطع دسترسی برخی از بانکهای روسیه به سویفت (جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی) تا اعلام حمایت تسلیحاتی دولتهای غربی از اوکراین همگی حکایت از ابعاد جهانی این تقابل دارد که مجموعه این تحولات باعث افزایش سرسام آور قیمت نفت شده است و صحبت بر سر جایگزینی ایران و ونزوئلا در تامین انرژی فسیلی در بازار غرب شده است.
پس از تحمیل تحریمهای یکجانبه نفتی آمریکا به ایران به دنبال خروج ترامپ از برجام، شرکتهای نفتی روسیه مانند لوک اویل و روس نفت به سرعت به تامینکنندگان اصلی مشتریان سنتی نفت ایران در اروپا تبدیل شدند. بنابراین، فرصت به وجود آمده حاصل از تحریم بخش انرژی روسیه میتواند زمینه بازگشت ایران به بازار جهانی نفت و بازپسگیری جایگاه کشور در تامین بخشی از امنیت انرژی اتحادیه اروپا را فراهم سازد. اگر چه میزان وابستگی اتحادیه اروپا به واردات گاز از روسیه در کوتاه و میان مدت همچنان پابرجا خواهد ماند، با این حال به نظر میرسد برخی از مشتریان گاز روسیه همچون ترکیه با افزایش فشار تحریمهای اقتصادی غرب بر روسیه به سمت متنوعسازی بیشتر منابع تامین انرژی خود و افزایش اتکا بر سایر منابع جایگزین مانند ایران و جمهوری آذربایجان حرکت کنند.
در بعد سیاسی نیز تا به امروز تلاش برای بازگشت ایالات متحده و ایران به تعهدات برجام در سال 2015 از اجماع نسبی در بین قدرتهای جهانی برخوردار بوده است. با این حال، تشدید سیاست مهار روسیه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی، امکان بر هم خوردن اجماع بر سر ممانعت ایران از قرارگرفتن در آستانه دستیابی به قابلیت ساخت سلاح هستهای و عبور از خطوط قرمز مورد نظر قدرتهای غربی را در بروز عامل بیرونی ایجاد نموده است.
این درحالی است که ناتو و به ویژه امریکا برای منکوب کردن روسیه دراوکراین، از همه برگهای خود بهره گرفتهاند، بدیهی است که مسکو نیز بخواهد از برگهای در اختیار خود استفاده مطلوب کند. هدف مسکو کنترل و سرانجام ایجاد فرصتی است برای در اختیار گرفتن مدیریت اوضاعی که رفته رفته چشمانداز نامعلومی در روابط روسیه با جامعه جهانی پیدا میکند از این رو ایران میتواند یک برگ برنده در مذاکرات برجامی تلقی گردد. مسکو با اعلام پیش شرط، مذاکرات وین را در گرو تعدیل مواضع غرب کرده و به این ترتیب میخواهد مذاکرات را وجه المعامله کاستن از حلقه تنگ فشارهایی کند که اقتصاد، سیاست و اعتبار روسیه را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در تنگنای بیسابقه فرو برده است.
در مجموع فرصت یا تهدید تحولات در مذاکرات اثرگذار است و باید دید آیا عامل بیرونی توقف مذاکرات نوعی سیاستورزی و اثرگذاریها از سوی بازیگران مهم و فرامنطقهای و واکنش ج.ا.ایران در بازی برجام بوده است.