سید امیر وکیلیان: در یک ماه اخیر با آغاز جنگ بین روسیه و اوکراین بسیاری از کارشناسان اقتصادی در حوزه بازارهای کالایی یا کامودیتیها اظهار نگرانی کردند. اگرچه بیشتر اخبار منتشر شده در مورد قیمت حاملهای انرژی بهویژه قیمت نفت و گاز بوده است، اما کشورهای اوکراین و روسیه در بازارهای مواد غذایی نقشی پررنگتر از انرژی دارند؛ به طوری که ۲۹ درصد از صادرات غلات در دنیا مربوط به روسیه و اوکراین میباشد. وضعیت از آنجایی پیچیدهتر خواهد شد که اوکراین، نهتنها در بازار جهانی بلکه در تعیین استراتژیهای اقتصادی مواد غذایی یا همان اقتصاد کشاورزی، نقشی پیشرو دارد. اوکراین از سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم یعنی همان سال ۲۰۰۰ تاکنون، پذیرای سرمایهگذاران از کشورهایی از جمله چین، عربستان، قطر، آمریکا و بسیاری از شرکتهای چند ملیتی برای کشت فراسرزمینی بوده که بهدنبال این رویداد، اینک بیش از ۸۰ درصد محصولات کشاورزی اوکراین مربوط به سرمایهگذاری در خصوص کشت فراسرزمینی است. این تجربه موفق باعث تسری الگو به کشورهایی مانند: برزیل، بنگلادش، سریلانکا، اندونزی و بسیاری از نقاط حاصلخیز در سطح جهان شد. اما سایه جنگ، امنیت غذایی با این الگو را دچار تردیدهای زیادی نمود؛ تا آنجا که در دو بخش کالای استراتژیک گندم و ذرت، جهان را به شدت متاثر از اتفاقات اخیر نموده است. درحالی که بیش از ۵۰ درصد دانههای روغنی جهان توسط اوکراین و روسیه ولید و تامین میشود و همچنین روسیه بهعنوان بزرگترین صادرکننده ذرت جهان در طول سالهای اخیر شناخته شده، بازارها بهیکباره دچار شوک قیمتی گشتند و قیمت هر تن ذرت در طول چند هفته اخیر در بازار آمریکا از مرز ۷۸۰ دلار گذشت و قیمت بیسابقهای در ده سال گذشته را بهثبت رساند؛ همچنین قیمت گندم، رکورد تاریخی خود را در هفته گذشته پشت سر گذاشت و از ۱۳۰۰ دلار فراتر رفت. همه اینها در حالی است که هنوز در فصل زمستان بهسر میبریم و با توجه به آثار ناشی از خشکسالی سراسری در نقاط اقلیمی مختلف مانند آسیا و آمریکای شمالی و حتی قسمتهای عظیمی از آفریقا، پیشبینی میشود با توجه به بارندگیهای کم نسبت به سنوات گذشته، برداشت پایین محصولات کشاورزی در فصول بهار و تابستان را شاهد باشیم. طبق برآوردهای اقتصادی، قیمت محصولات غذایی در چند ماه میتواند از قیمتهای کنونی، رشدی بیش از ۶۰ درصد را تجربه کند. در این جنگ که باعث تشدید عدم امنیت غذایی شده، نهتنها باید نقصان برداشت محصول در کشورهای دیگر را بهعنوان عامل اصلی مدنظر قرار داد، بلکه فراگیر شدن و طولانی شدن تنشها میتواند اقتصاد کشاورزی را با یک بحران عظیم در سطح بینالمللی روبهرو نموده و تهدیدها را بیش از پیش افزایش دهد. اینها در حالی است که در هفتههای اخیر، گزارشهای به اشتراک گذاشته شده در شبکههای اجتماعی، یورش مردم به فروشگاهها در کشورهایی مانند ترکیه، دانمارک و بسیاری از نقاط جهان و خالی شدن قفسههای روغن خوراکی را نشان میدهد. مردمی که در حال جمعآوری نیازهای خود بودند تا با توجه به تورم انتظاری که هماکنون به عدد 7% در سطح جهانی رسیده است، آسیب کمتری دیده و ذخیره کافی غذایی برای 6 تا 12 ماه آینده خود را فراهم سازند.
در صورتی که کشورها برای ماههای آینده ذخایر مواد غذایی را بهدرستی انبار نکرده و سیستم انبارگردانی هوشمند و انعطافپذیر نداشته باشند، دچار مشکل خواهند شد. همانطور که میدانیم در سیستم گمرک ایران، نبود انبارگردانی بهروز و علمی و همچنین نداشتن انبارهای ذخیره کالایی طولانی مدت در سطح خرد و کلان از سویی و تحریمهای پولی و مالی که باعث کند شدن معاملات کالاهای اساسی برای تجارت ایران با کشورهای دیگر شده است، زنگ هشدار قرمز را از هماکنون بهصدا درآورده است. مهمتر اینکه از شهرستانهایی که برداشت زمستانی گندم را در سال ۱۴۰۰ به انجام رساندهاند، گزارشهای خوبی به گوش نمیرسد و طبق آمارها، تنها دو سوم برداشت برنامهریزی شده گندم در استانهای جنوبی مانند فارس، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، بوشهر و دیگر مناطق، به بار نشسته و پیشبینی میشود در بهترین حالت ۸ میلیون تن در سال زراعی، برداشت گندم داشته باشیم که این بهمعنی ضرورت واردات بیش از ۵ میلیون تن گندم برای تامین نیاز کشور است.
حال باید دید که آیا جنگ اوکراین و روسیه در ماههای آینده ادامه خواهد داشت یا با وساطت جامعه جهانی برای جلوگیری از قحطی گسترده ـ که توسط سازمان بینالمللی غذا و سازمان ملل هشدارهای آن به انجام رسیده است، ـ متوقف خواهد شد و یا بدتر از آن، آتش جنگ گریبان دیگر کشورها را هم خواهد گرفت. در این صورت علاوه بر جنگ نظامی، جنگ با قحطی و گرسنگی، اولویت بشر در سال ۲۰۲۲ خواهد شد.