عصر سرعت: شب چهارشنبه پنجم بهمن ماه ۱۴۰۰، رئیس جمهور با صراحتی بیشتر از وزیر خارجهاش، اعلام کرد که با امریکا هم میتوان مذاکره نمود، چندی قبلتر هم رهبری با عبارت اینکه گفتگوی با دشمن به معنی تسلیم نیست، استراتژی برخورد با امریکا را در مذاکرات وین برای دولت تبیین نمودند.
چه ضرورتی به این امر بود؟
بنظر میرسد فضای مذاکرات، بر اساس خواستههای طرف غربی، بخصوص ایالات متحده امریکا که غیر مستقیم، ولی بعنوان اصلیترین طرف در مذاکرات حضور دارد، بسیار سنگین شده و لذا پیشرفت اندکی حاصل شده است. در این رابطه، چند دلیل میتواند وجود داشته باشد:
۱- هیات ایرانی با مترجم گفتگو میکند، لذا زمان بیشتری برای دریافت مطالب و متقابلاً انتقال مفاهیم صرف میشود تا یک مطلب مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و پاسخ مناسب، متناسب با کلمات تبادل شده، ارائه شود.
۲- هیاتهای واسط، چه، سه کشور اروپایی دخیل در مذاکرات و چه، چین و روسیه، هر چند با ژست دلسوزی، هر یک اغراض و خواستههای خود را دنبال میکنند و خودِ امریکا هم، که در چنبره چند وجه متضاد قرار گرفته است، به یک جمعبندی واحدنرسیدهاند و لذا هر یک به نوعی در مسیر پیشرفت مذاکرات ایجاد مانع میکنند!
۳- در خصوص محتوای خواستهها هم، باید اذعان کرد که طرفین اصلی مذاکره، یعنی ایران و امریکا، خواستههای حداکثری خود را مطرح میکنند، خواستههایی که علاوه بر آزادی ۴ گروگان امریکایی که اخیرا مطرح کردهاند، بدین شرح است:
الف- امریکا نگران آن است که،
اولاً- ایران با تعللی که در دولت جدید برای ورود به مذاکرات داشته است، در صدد آن باشد که دستِ بالا را با نزدیک شدن به گریز هستهای از طریق توانمندی در تولید سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، IR 2,4,6,9 و حتی IR12 و همچنین تجمع میزان غنی سازی۶۰٪ و ۲۰٪ بدست آورد!
ثانیاً- عدم اجازه ایران به آژانس بینالمللی انرژی برای فعالسازی فرآیند پادمانیاش در ایران، که نگرانیهای بیشتری برای غرب و بخصوص متحد استراتژیکشان رژیم صهیونیستی، فراهم ساخته است، متوقف سازند، هر چند رژیم صهیونیستی با تمام ظرفیت علیه برجام و توافق وین میکوشد، اما موفقیت کمی داشته و کاملاً نگران پیشرفت ایران است پس میباید هر چه زودتر بتوانند به مهار ایران دست یابند تا بر اساس برآوردهای خودشان، زمان گریز هستهای ایران را از حدود یک ماه فعلی، به حدود یک سال برسانند.
ثالثاً- دغدغه ناشی از نفوذ منطقهای ایران و همچنین قدرت و افزایش برد موشکی ایران که با آزمایش موشکهای با سوخت جامد، قادر خواهد بود، موشکهای با کلاهک هستهای را هم مورد استفاده قرار دهد و دایره تهدیداتش را توسعه دهد، هر چه سریعترمهار کنند!
رابعاً- اقدامات جمهوری اسلامی ایران در راستای دستیابی به قدرت هستهای، در کنار قدرت موشکی، منطقه غرب آسیا و خاورمیانه را که کاملاً در وضعیت تنش هست، به التهاب و نا آرامی بیشتر و رقابتهای هستهای خطرناک دچار میکند، این امر، با راهبرد امریکا، که منافع خود را در کنترل این منطقه و تمرکزش بر شرق آسیا و چین قرار داده است، مغایرت دارد. پس میباید هر چه سریعتر به راهی برای مهار ایران دست یابد که در داخل امریکا کمتر مورد انتقاد مخالفان قرار گیرد و افکار عمومی را هم به رقبا نبازد.
ب- ایران
اولاً- تلاش مذاکره کنندگان دولت سیزدهم که جزء منتقدین سر سخت دولت قبل بودند، این بود که طرحی نو در اندازند و بگویند که مبنای مذاکرات را به کلی تغییر دادهاند. لذا با خواستههای حداکثری و طرح چند پیش شرط، موضع خود را اعلام کردند.
ثانیاً- علاوه بر طرح خواستههای حداکثری در فضای عمومی و رسانهای، در اولین جلسه شروع مذاکرات جدید، موسوم به دورهفتم در وین، در تاریخ ۸ آذر ماه، دو یادداشت، یکی برای لغو تحریمها و دیگری برای نحوه بازگشت ایران به تعهدات برجامیاش، به جلسه ۱+۴ ارائه دادند که منجر به تعطیلی ادامه مذاکرات برای مشورت نمودن هیأتها با دولتهایشان شد.
ثالثاً- شروع جلسه ده روز بعد در تاریخ ۱۸ آذرماه با تنش آغاز شد و تا مرحله لغو مذاکرات نزدیک شد، اما ظاهراً، تلاشهای آقای اولیانوف، نماینده روسیه در همین مذاکرات به ثمر نشست و باعث شد، جرح و تعدیلی در خواستههای ایران انجام شود و شش دور مذاکرات دولت دوازدهم با مختصر تغییرات، مبنای مذاکرات قرار گیرد.
رابعاً- عمده تمرکز ایران از چند خواستهای که دنبال مینمود، بر اخذ تعهد عدم استفاده از مکانیسم «اسنپ بک»، مشهور به مکانیزم ماشه، قرار گیرد. علاوه بر آن، ایران خواستار لغو همه تحریمها، از جمله لغو تحریم رهبری، انواع تحریمهای سازمان مللی تا تحریمهای وضع شده توسط کنگره یا دولت امریکا شد و نیز خواستار داشتن فرصت راستی آزمایی لغو تحریمها و همچنین تعهد امریکا به عدم خروج این دولت و دولتهای آینده امریکا از برجام و پرداخت خسارتهای وارده بر ایران بخاطر خروج از برجام توسط غرب و بخصوص امریکا شد. نکته دیگری که در ابتدا بر آن پای فشرد این بود که چون امریکا از برجام خارج شده است، ابتدا او باید اقدام به لغو تحریمها نماید.
ج- راه حل میانه
اولاً- آنچه در فضای مصالحه مطرح شده است، این بوده که طرفین با این روند مذاکرات به خواستههای خود نمیرسند و سرسختی هر دو طرف بر خواسته خود، عاملی شده که خوشبینیهای اولیه، کنار گذاشته شود و بعضاً ابراز نا امیدی از توافق میکنند!
در چنین شرایطی، چراغ سبز به مذاکره مستقیم با امریکا داده شده است تا بلکه حرفها با سرعت بیشتر و مفهومتر، تبادل شود.
ثانیاً- پیشنهاداتی مبنی بر توافق گام به گام و موقت مطرح شود، مثلاً، اجازه فروش میزان معینی نفت به ایران داده شود و با وجود عدم عضویت در ساز و کار FATF توسط ایران، از طریق یکی دو بانک معین، اجازه انتقال پول آن به ایران داده شود، در ازای آن ایران اقدامی، مثلاً توقف غنیسازی ۶۰٪ و یا توقف تولید سانتریفیوژهای پیشرفته و تحویل و انتقال سانتریفیوژها به خارج از ایران را انجام دهد.
ثالثاً- ایران، فرآیند توافق موقت را به زیان خود میداند. زیرا معتقد است اگر امریکا وارد برجام شود، هر گونه سختگیری، از جمله استفاده از «مکانیزم ماشه» را برای خود مباح خواهد دانست.
تأکید ایران بر اینکه امریکا باید تعهدات لازم را ارائه کند، بر این مبناست، اما، امریکا میگوید به دلیل نداشتن اکثریت قاطع در کنگره، قادر به ارائه هیچ تعهدی نیست.
فضای سخت کنونی، با این تحلیل شکل گرفته است که ایران به تصور آنست که غرب قادر نخواهد بود بیش از آنچه تاکنون بر ایران فشار وارد کرده و موجبات سختی معیشت برای قشرهای وسیعی از مردم را فراهم ساخته است، اقدام دیگری را انجام دهد، حتی ورود به ذیل ماده ۴۲ منشور، که همه کشورهای عضو سازمان ملل را موظف به مشارکت در اقدام نظامی علیه ایران مینماید، غرب را توانمند در ورود به اقدام نظامی علیه ایران، بخاطر برخورداری ایران از توان موشکی و خطرات تخریب احتمالی در کل منطقه و فراتر از این منطقه، نخواهد کرد.
این فضا، تحلیلها را بدین سمت برده است که یا باید غرب در مواضع خود تعدیل کند، یا مذاکرات با شکست مواجه میشود، ابراز خوشبینی ایران به نزدیک شدن به توافق، صرفاً یک تاکتیک تبلیغاتی از سوی ایران است تا غرب را مسئول شکست احتمالی مذاکرات معرفی کند.
بعبارت روشنتر، نه امکان و فرصت توافق در زمان طولانی، بعلت نگرانی غرب از گریز هستهای ایران وجود دارد و نه توافق مرحلهای و کوتاه مدت مورد تأیید ایران بخاطر شکننده بودن چنان توافقی وجود دارد.
آیا راه حل دیگری برای خروج از این بن بست، وجود دارد و مذاکره کنندگان برجام در وین بر راهی قابل قبول توافق خواهند کرد که عنوان برد ـ برد بر آن اطلاق شود؟
سیّد جلال ساداتیان
کارشناس روابط بین الملل PhD
تهران – بهمن ۱۴۰۰