عصر سرعت: مهندس علی رجبی ابهری
فرصتهای طلایی سرمایهگذاری
بر اساس يافتههاي بینالمللی، 90% از ثروت توسط 10% از افراد كنترل ميشود. ثروتمندان به دلیل منابع مالی قدرتمند امکان سرمایهگذاری در فرصتهای طلایی را دارند که برای عموم مردم یا همان 90% جامعه، به دلیل کمبود منابع امكان سرمايهگذاري وجود ندارد. در نتيجه، ثروتمندان به دليل امكان انتخاب آزادانه و فرصتطلبانه قادرند امكانات سرمايهگذاري با بازده سريع و زياد را پيدا و در آنها سرمايهگذاري نمايند و در نتيجه ثروتمندتر گردند.
سرمايهگذاران معتبر
يك سرمايهگذار معتبر كيست؟ كميسيون امنيت و تجارت آمریکا اصطلاح مذكور را اينگونه تعريف ميكند:
- شخصي كه درآمد ساليانهاش حداقل 200 هزار دلار بوده و به احتمال زياد همين درآمد را در دو سال آينده هم خواهد داشت، يا
- يك زوج با درآمد ساليانة حداقل 300 هزار دلار كه به احتمال زياد همين مقدار درآمد را در دو سال آينده نيز خواهند داشت، و يا
- شخصي با ارزش خالص دارایي معادل يك ميليون دلار (بدون محاسبة محل زندگي شخصي)
ارگانها و افراد ديگري نيز وجود دارند كه تعاريفي مخصوص به خود از سرمايهگذار معتبر ارائه ميكنند (مانند بانكها، شركتهاي بيمه و غيره) اما براي مقصود ما، سه تعريف ارائه شده در بالا مناسب و درخور است.
اما يك سؤال؛ چرا كميسيون امنيت و تجارت آمریکا در مورد سرمايهگذار معتبر به اين اندازه حساس است كه براي آن تعريف ارائه ميكند و به نحوة ارتباط اين سرمايهگذاران با جريان سرمايهگذاري ميپردازد؟
دليل آن مشخص است. آنها محافظ دنياي سرمايهگذاري هستند. آنها مسئول جلوگيري از جعل و تقلب و همچنين حمايت از سرمايهگذاران فاقد تحصيلات و بيتجربه در مقابل سوء استفاده هستند. براي ارائهی اين تعاريف دو دليل اصلي و اوليه وجود دارد.
اول اينكه فرض بر اين است كه اگر شخصي آن سطح از درآمد و يا ارزش خالص دارایي را داشته باشد، از لحاظ اقتصادي براي پذيرش خطر سرمايهگذاري آمادهتر هستند مخصوصاً اگر سرمايهگذاري آنطور كه انتظار ميرفته است پيش نرود.
دليل دوم آن است كه اعتقادي وجود دارد مبني بر اينكه افراد داراي ارزش خالص دارائي بالاتر، از نظر مالي و اقتصادي دانش آموختهتر هستند و دليل آن هم سطح موفقيت اقتصادياي است كه به آن دست يافتهاند و به همين دليل بيشتر و بهتر از سايرين قادرند خود را در جايگاهي قرار دهند كه موقعيتهاي سرمايهگذاري را ارزشيابي كنند.
سرمايهگذاران معتبر ميتوانند در انواع خاصي از سرمايهگذاري كه اقشار عمومي اجتماع امكان دسترسي به آنها را ندارند شركت كنند. اين موقعيتها شامل سرمايهگذاريهاي مشترك، سرمايهگذاري در تجارتها و حرفهها، طرحهای بینالمللی و ملی، و انواع ديگر ميشوند. اين گونههاي سرمايهگذاري بسيار پيچيدهتر فرض ميشوند و در آنها سرمايهگذاران بايد معتبر باشند تا بتوانند سرمايهگذاري را بهتر درك كنند و همچنين از نظر مالي در تقابل با خطرات احتمالي قويتر باشند.
اين اطلاعات چگونه با شما ارتباط پيدا ميكند؟
حتماً تا به حال اين اصطلاح را شنيدهايد كه «ثروتمند، ثروتمندتر ميشود…». در همين سطح، چنين اصطلاحي در شما احساس ضرورت ايجاد ميكند كه زودتر تبديل به سرمايهگذار معتبر شويد، اگر تا به حال نبودهايد. سرمايهگذاران معتبر به وسايل و ابزارهايي دسترسي دارند كه سرعت بازگشت سرمايهی آنها را چند برابر بيشتر ميكند. هيچ شخص ديگري در جامعهی شما به اين ابزارها دسترسي ندارد. تبديل شدن به يك سرمايهگذار معتبر احتياجي به مدرك دانشگاهي خاص و يا يك سرماية اوليه كه از پدر و مادر گرفته باشيد ندارد. لازمة اصلي آن گزارش مالي شماست كه ميتوانيد به طور كامل آن را كنترل كنيد.
تبديل شدن به يك سرمايهگذار معتبر!
به دليل آنكه تبدیل شدن به يك سرمايهگذار معتبر احتياج به كسب درآمد ساليانهاي بالغ بر 200 هزار دلار در سال و به صورت شخصي دارد، بسيار دور از ذهن و غير واقعي است اگر بگوئيم كه يك مالک و یا کارمند ميتواند به اين هدف برسد. تقريباً كمتر از 3% از افراد جامعه در مشاغل خود به اين ميزان درآمد دست پيدا ميكنند. با استثناء تعداد بسيار معدودي از ورزشكاران، برخي از افراد حرفهاي مانند پزشكان و وكلا، تعداد بسيار اندكي از فروشندگان و مديران، باقي افراد نميتوانند از شغلي كه در آن مشغول به كار هستند انتظار اين سطح از درآمد را داشته باشند.
هدفگيري درست براي ثروت بالاتر نياز به قدم گذاشتن در يك راه جايگزين دارد. اگرچه بيشتر از يك راه براي رسيدن به اين هدف وجود دارد اما در عوض گزينههاي متعدد ديگري نيز براي در نظر گرفتن موجود است. معمولترين راهها براي اينكه افراد تبديل به يك سرمايهگذار معتبر گردند از اين قرارند:
- راهاندازي يك تجارت
- سرمايهگذاري در املاك و مستغلات
- سرمايهگذاري در بورس سهام، ارز و كالاهاي مختلف
- استفاده پنجره فرصت و اهرم تأمین سرمایه!
اگر سعي ميكنيد به اين هدف برسيد و در عين حال سرمايه اوليهی اندكي براي آغاز داريد، بهتر است از دو گزينة اول استفاده كنید. يعني بهتر است تجارتي مخصوص به خود راهاندازي كرده و يا وارد سرمايهگذاري در بخش املاك و مستغلات گرديد. هر دو مورد ذكر شده احتياج به سرمايه اوليهی كمتري نسبت به ساير شاخهها دارند و از طرف ديگر ميتوانند به موازات انجام كارهاي روزانه و فعاليت در حرفهی فعلي انجام شوند.
آغاز يك تجارت با پولي اندك ممكن و شدني است ولي همراه با افزايش موقعيتهاي سرمايهگذاري، نياز شما به بودجه و سرمايه نيز افزايش و رشد پيدا ميكند.
در بخش املاك و مستغلات شما احتياج نداريد تمام پولي كه براي خريدن يك ملك لازم است را عيناً در اختيار داشته باشيد. با استفاده از تأمین سرمايه، شما ميتوانيد خود را در جايگاهي قرار دهيد كه بدون پرداخت 100% ارزش يك ملك به صورت يكجا و در همان ابتدا، كنترل آن ملك يا دارايي را به دست بگيريد. اين موضوع همچنين يك استراتژي قابل اعتماد براي افرادي است كه منابع سرمايهی محدودي دارند.
با وجود آنكه بازگشت سرمايه در بازار سرمايهگذاري در بورس حتمي و قابل توجه است، نيمة بد داستان آن است كه براي ورود به اين بازار احتياج به سرماية اوليه زيادي دارد. اگر داراي منابع مالي و تحصيلات مناسب تركيب شده با ميزان منطقياي از خطرپذيري هستید، اين بازار يك موقعيت استثنائي براي سرمايهگذاري و كسب درآمد زياد است.
پنجره فرصت و اهرم تأمین سرمایه!
فرض کنید میخواهید یک جسم بسیار سنگین را جابجا کنید. برای این منظور کافیست از یک اهرم استفاده کنید. اهرم نیروی شما را چند برابر میکند. همین امر در دنیای تجارت نیز وجود دارد. هنگامی که تشخیص میدهید که سرمایهگذاری یک فرصت خارج از توانایی شما است، راههایی مختلفی پیش رو دارید!
• یک راه چشمپوشی (حداقل موقتی) از فرصت است.
• راه دیگر تجمیع منابعی لازم توسط خود (مثلاً از طریق فروش یا اجاره اموال و پسانداز پول) با این امید است که پس از گردآوری سرمایه لازم هنوز فرصت مورد نظر موجود باشد.
• راه سوم، بهرهگیری از پول دیگران و منابع دیگران (OPM&OPR) است.
با استفاده از راه سوم شما از طریق پول و منابع دیگران، به دنبال تزریق منابع مالی هستید. اگر ايدهی بزرگي براي يك تجارت داشتيد که نياز به سرمایه اولیه براي راهاندازي آن داريد، ميتوانيد از اين سرمايهگذاران معتبر استفاده كنيد، تا در تجارت شما سرمايهگذاري كنند و بودجهی مورد نياز شما تأمين گردد.
استراتژی اساسی استفاده از الگوهای مشارکت است. مفهوم قدرتمند اين است كه شما با تأمین مالی به منابع خود محدود نمیشوید. تمام چيزي كه نياز داريد يك فرصت، نوعي محرك و ارادة قوي است. وقتي مهارتها را با هم جمع كنيد و به سرماية در دسترس براي سرمايهگذاران معتبر بيفزائيد، ميتوانيد به هر چيزي برسيد. اهميت زيادي دارد كه کار را به صورت صحيح انجام دهيد.
اگر سرعت عمل داشته باشید در بسیاري از مواقع میتوانید از فرصتها استفاده کنید. استفاده از OPM موجب سرعت عمل شما برای بهرهگیری از یک فرصت میشود. مثلاً ملکی را در نظر بگیرید که ارزش آن دو میلیون دلار بوده ولی فروشنده به دلیل مشکلات مالی برای آن قیمت یک میلیون دلار را در نظر گرفته است.
میدانید که پنجره فرصت کوچک است و در صورت ترديد کردن شخص دیگری این فرصت را از شما میقاپد.
فرض کنید که شما در حساب خود یک میلیون دلار ندارید. فکر کنید که چه کار میتوانید بکنید؟ چقدر طول میکشد تا یک میلیون دلار پسانداز کنید؟ حتی اگر قبلاً در جایی یک میلیون دلار سرمایهگذاری کردهاید، چقدر طول میکشد تا آن را به پول تبدیل کنید؟
اگر شما مثل اکثر مردم باشید، این امور زمانبر بوده و احتمالاً در این فاصله کسی آن ملک را میخرد.
حال از خود سؤال کنید چقدر طول میکشد تا یک میلیون دلار قرض بگیرید؟ چقدر طول میکشد تا کسی را پیدا کنید تا در این ملک با شما شریک شود؟ استفاده از OPM تلنگری است که شما را قادر میسازد قبل از بسته شدن پنجره فرصت آن ملک را خریداری کنید.
حالتی را در نظر بگیرید که میخواهید ملکی را خریداری کنید. فرض کنید که 25% قیمت ملک را داشته و بقیه را از بانک وام میگیرید. اگر قیمت ملک ترقی کند، تمامی افزایش قیمت به شما میرسد، در حالی که شما فقط 25% بهای خرید را پرداخت کردهاید. اگر شما به منابع خود تکیه کنید ممکن است این پنجره فرصت به روی شما بسته شود.
OPM شما را قادر میسازد که کارهایی که تاکنون از انجام آن ناتوان بودهاید را انجام دهید. بهرهگیری از OPM فرصتهای زیادی را به روی شما میگشاید. OPM شما را قادر میسازد تا در معاملاتی که خارج از توانایی شما بود شرکت کنید. OPM به شما اجازه میدهد تا کسبوکار مورد علاقه خود را، حتی بدون داشتن ابزار آن آغاز کنید. OPM برای شما حق انتخاب به وجود میآورد. OPM شما را قادر میسازد به جای گفتن جمله از عهده من خارج است از فرصتها استفاده کنید. به بیان دیگر OPM به شما امکان میدهد تا داخل بازی باشید. OPM برای شما فرصت میخرد. OPM شما را قادر میسازد کارهایی را که تاکنون از عهده شما خارج بود، عهدهدار شوید.
تأمین سرمایه در سطح خرد، میانه و کلان
به هیچ کس اجازه گفتن این جمله را که پول، پول میاره ندهید. یک ایده میلیون دلاری همواره دارای فرصتی برای ایجاد سودی میلیون دلاری است. فقط باید بدانید چه وقت و چه طور از پول و منابع دیگران استفاده کنید. OPM و OPR در واقع پلکانهای مسیر شما به سوی ثروتمندان است. فقط کافیست بدانید چگونه ایدههای خود را به دارایی تبدیل کنید. مالکیت فکری، یعنی ایدههای شما، حاصل خلاقیت شما، روابط شما و شهرت و اعتبارتان، به وضوح مهمترین دارایی کسبوکارتان به شمار میرود. مالکیت فکری اساس مزیت رقابتی پایدار است. همگی ما ایدههایی داریم. این ایدهها وقتی از آنها حمایت کرده، آنها را تعریف کرده، توسعه داده و تقویتشان کنیم تبدیل به داراییهای ارزشمندی میشوند. برخی از بهترین ایدههایی که میخواستم بر روی آنها دست به مخاطره بزنم، هرگز به عرصه ظهور در نیامد ـ حال چه برسد به ظهور پتانسیل حقیقی آن برای سودهای میلیون دلاری ـ از آنجا که افرادی که به آن ایدهها فکر میکردند نمیدانستند که از نظر سرمایهگذاری بر روی آن ایدهها از کجا شروع کنند. وقتی شخصی به آنها میگفت که برای پولدار شدن باید پول داشته باشی این جمله را باور داشتند. یک ایده خوب برای یک کسبوکار، یک اختراع، یک روند یا حتی یک بهبود، واقعاً تنها به اندازهای خوب است که، ما توانایی تبدیل آن مفهوم را به واقعیت داشته باشیم. هدف من از نگارش این مقاله برانگیختن تفکر و تجزیه و تحلیل استراتژیک است. یک ایده خوب؛ تنها شروع کار است. پی ببرید که چگونه میتوانید از طریق منابعی که نیازمند تحقیق، برنامهریزی، تفکر استراتژیک و خلاقیت هستند، به آن ایده زندگی ببخشید. شما محدود به استطاعت شخص خود نیستید. هرگز نگویید: من استطاعت آن را ندارم. یا استطاعت استخدام بهترین تیم مشاوران را ندارم. یا استطاعت ثبت ایده خود را ندارم. یا استطاعت راهاندازی این شرکت را ندارم. یا استطاعت رشد این شرکت را ندارم. یا استطاعت صرف زمانی زیاد را برای ایدهام ندارم.
به جای آن بگویید چگونه میتوانم از استطاعت آن کار برآیم؟ این سؤال ذهنهای ما را به سوی امکانات و فرصتهایی که چشمانمان نمیبیند، میگشاید و یک جواب ـ گرچه جنبههای بسیاری را در بر دارد ـ به “چگونه” این است که از طریق استفاده از پول و منابع افراد دیگر. هنوز هم فکر میکنید که باید ثروتمند باشید تا پول به دست آورید؟ به خود شما بستگی دارد. حال دست به عمل بزنید! در ادامه سعی میکنیم راهکارهای تأمین سرمایه و دسترسی به سرمایه فرشتگان را ارایه نماییم.
استفاده از سرمایه فرشتگان
چگونه يك سرمايهگذار معتبر ميتواند به شما كمك كند كه مانند آنها تبديل به يك سرمايهگذار معتبر شويد؟ اينجا همان جايي است كه سرمايهگذاري ميتواند مرحلة جديدي را باز كند. شما ميتوانيد به سرمايهی آنان نفوذ كنيد تا به اهداف سرمايهگذاري خود دست پيدا كنيد.
در ادامه شما باید بتوانید يك فرصت سرمايهگذاري پيش روي سرمايهگذاران قرار دهيد كه نظر آنان را به خود جلب كند. شما باید سعی کنید با تعریف منافع برای فرشتگان همراهی ایشان را برای اهداف خود جلب کنید.
گام اول؛ تعریف موفقیت از زاویه لنز فرشتگان
به منظور جذب OPM و به حداقل رساندن هزینه استفاده از OPM؛ معمولاً میبایست قادر به تشریح این امر باشید که در کسبوکارتان احتمال موفقیت وجود دارد، و این موفقیت همانند تعریفی باشد که در ذهن آن منبع OPM وجود دارد. توجه کنید موفقیت برای منابع OPM مختلف معنای متفاوتی دارد. برخی منابع OPM نسبت به دیگران انتظارات بالاتری برای سود کار دارند. خانواده و دوستان ممکن است به سادگی بر مبنای روابط خود با شما و بدون هیچ گونه انتظارات خاصی در کارتان سرمایهگذاری کنند. دیگر انواع سرمایهگذاران به دنبال کمترین میزان سود برگشتی (عرف بازار و یا یک نرخ قابل قبول بالاتر از تورم) از سرمایهگذاری خود هستند، سودی که اغلب به عنوان نرخ سود مورد انتظار نامیده میشود. آنها نمیخواهند در کسبوکارتان سرمایهگذاری کنند، مگر آنکه بتوانید با دلیل و برهان ثابت کنید که این کار به اندازه کافی موفقیتآمیز است تا حداقل نرخ سود برگشتی مورد انتظار را به همراه داشته باشد. در آن موارد نه تنها مجبور خواهید شد احتمال موفقیت کار را اثبات کنید؛ بلکه برای تولید میزان آستانه سودهای برگشتی برای سرمایهگذاری، در مسابقهای بزرگ بازی کنید. یک وامدهنده سنتی نظیر یک بانک تجاری، اغلب اگر بتوانید توانایی خود را در بازپرداخت اقساط وام نشان دهید، راضی میشود.
گام دوم؛ ورود فرشتگان به حلقهی دوستان
مسأله اساسی این است که به احتمال زیاد شما به سرمایهگذاران معتبر دسترسی ندارید! در بسیاری موارد نیز استفاده از درخواست عمومی برای پخش خبر محدود شده است. بنابراین از نقطه نظر قانونی باید به دنبال راهکارهای خلق جریان توسعه ارتباطات با سرمایهگذارن واجد شرایط باشید که موضوع مقاله بعدی ماست. در اینجا نمیگویم باید به سراغ کار با فرشتگان احتمالی بروید؟ نه، حرف من اصلاً این نیست. شما باید با استفاده از دستورات کاربردی تئوری “حرکت در جریان”؛ آنها را به حلقه دوستان و آشنایان خود وارد کنید. وقتی به جریان وصل میشوید یا درستتر آنکه بگوییم وقتی در آن فعال میشوید، سازمانهای مناسب میتوانند باعث شوند به تمامی افراد مناسب دسترسی داشته باشید. این سازمانها ممکن است در زمینه فعالیتهای شغلی، توسعه کسبوکار، امور خیریه یا مذهبی باشند. در انتخاب سازمانهای خود؛ هم به اعضاء و هم به فعالیتهای آنها (به خصوص فعالیتهایی که شما نیز در آنها شرکت دارید) نظر داشته باشید. گاهی اوقات صرف مشغول بودن در سازمانی به شما اعتبار لازم را خواهد بخشید. گاهی اوقات مشغول بودن در فعالیتهایی خاص و همکاری کردن با افراد دیگر در آن فعالیتها یا افرادی که در حین فعالیتها ملاقات میکنید به شما اعتبار خواهد بخشید. در صورت برابر بودن تمامی شرایط دیگر، بهتر است انتخاب کنید در سازمانهایی مشغول شوید که فرصت ملاقات و کار با افراد مناسب را به شما ارائه خواهد کرد. افراد مناسب چه کسانی هستند؟ پاسخ این سؤال بستگی دارد به نیازهای خاص شما در یک دوره زمانی! ترفند کار در این است که در برابر اعضای آن سازمان پدیدار شوید. بنابراین باید دیده شوید و به مرکز توجهات تبدیل شوید. حال چطور باید این کار را انجام دهید؟ احتمالاً میخواهید در فعالیتهایی شرکت کنید که نه تنها شما را به افراد بانفوذ و اعضای سازمان معرفی خواهد کرد؛ بلکه همچنین وسیله آشنا شدن و حتی شاید ایجاد رابطهای دوستانه با افراد والا مقام خارج از آن سازمان را که در غیر این صورت ممکن نبود به آنها دسترسی داشته باشید، برایتان فراهم کند.
برای مثال، در صورتی که مسئول برنامههای کاری شوید، یعنی کسی که برنامهی سخنرانها را ساماندهی میکند، فرصت آشنا شدن با سخنرانان احتمالی را در اختیار دارید. به عنوان مسئول برنامهها، دفعات بسیاری، توانایی انتخاب افراد خاصی را دارید که در آن برنامه شرکت میکنند. این افراد اغلب در صنعت یا اجتماع شما مقامی دارند. آنها اغلب دارای بنیانی خوب بوده و در موقعیتهای بالایی قرار دارند و شاید حتی مشهور باشند. آنها افراد و مشاغلی هستند که شما برای تأمین سرمایه شخصی خود یا دیگر اهداف کاری، خواهان آشنا شدن با آنان هستید.
گاهی اوقات مشاغل میتوانند از طریق قرار دادن افراد مناسب خارجی در هیئت مدیره داخلی خود، به منابع تأمین سرمایه دسترسی پیدا کنند، یا درستتر آنکه از افراد مناسب خارجی بخواهند کرسیهایی را در هیئت مدیره بپذیرند. بسیاری از کرسیهای هیئت مدیره به افرادی از بیرون آن شرکت پیشنهاد میشود و دلیل این امر مهارت آنان، ذکاوت کاری، تجربیات مرتبط و اعتباری است که آنها وارد کار میکنند. راهنمایی ارائه شده توسط مدیران بیرونی اغلب گرانبها است. علاوه بر این، داشتن افراد مناسب در میان هیئت مدیره خود میتواند یکی از برجستهترین عوامل در زمینه اعتبار بخشیدن به کسبوکارتان هم در صنعت خودتان (به مشتریان احتمالی) و هم در برابر سرمایهگذاران احتمالی باشد. مهمترین نقش اعضای خارجی هیئت مدیره چنانچه خودشان سرمایهگذاران واجد شرایط احتمالی نباشند، این است که آنها اغلب شبکههای تماسی خاص خود را دارند که میتواند امکان دسترسی به منابع بودجه را فراهم کند.
امروزه یک ابزار عملی راهبردیتر در میان دیگر موارد برای فراهم کردن OPM عبارت است از تأسیس یک اتاق فکر! اتاق فکر (Think tank) از افراد کاری وکارشناسانی با تجربیات مرتبط تشکیل شده است که میتوانند امکان هدایت شما را در کسبوکارتان فراهم کنند. با این حال اعضای اتاق فکر، مسئول مدیریت کسبوکارتان نبوده و در برابر فعالیتهای مدیریت شرکت شما متحمل هیچگونه مسئولیتی نمیشود. بسیاری از افرادی که میلی به پذیرفتن یک کرسی واقعی در بین هیئت مدیره شرکتتان ندارند ممکن است مشتاق عضویت در اتاق فکر شما باشند. داشتن افراد مناسب در اتاق فکر میتواند به طور اساسی همان انواع مزایایی را برای کسبوکارتان فراهم کند که وقتی آن افراد را در هیئت مدیره واقعی داشته باشید، فراهم میکند، البته تا حدی با درجه کمتر! همکاری شرکتتان با اعضای اتاق فکر میتواند کسبوکارتان را هم در صنعت وهم در برابر منابع بودجه معتبرتر کند.
تکنیکهای پیشرفتهتر و کلان تأمین سرمایه
آنچه مراد ما از ادامه بحث در سطوح بالاتر است این است که حجم نقدینگی بالایی از سرمایه بدون کاربرد در کشورها موجود است. ببینید پولی که برای آن برنامهریزی نشده پول مرده است. کافیست یک ایده بزرگ به عنوان هدایتگر پشت آن قرار گیرد و شروع به حرکت کند. اما سوال اساسی این است که منابع عظیم پول را چگونه میتوان شناسایی، جذب و بکارگیری نمود؟
امروزه اکثر شرکتهای بزرگ یک بانک هم در کنار خود دارند. برخی منابع عظیم پول میتواند به شرح زیر باشد؛
- پول نقد بانکها و موسسات مالی و اعتباری
- پول نقد صندوقهای بازنشستگی
- پول نقد صندوقهای تعاونی بزرگ
- پول نقد سازمانهای خدماتی بزرگ
- سرمایههای خرد مردم
در سالهای گذشته روشهای متفاوتی از اجرای پروژه را در کشور شاهد بودهایم. مانند EPCF، BOT،PPP و ….
امروزه این الگوها توسط کشورهای پیشرفته ارتقاء پیدا کرده است. برخی از این الگوها برای اجرای پروژههای تجاری مناسب و قابل تعمیم هستند. از آن جمله میتوان به الگوی (PSPP) یا مشارکت عمومی، خصوصی و اجتماعی اشاره نمود که دارای دو ویژگی اصلی به شرح ذیل میباشد؛
الف) هدف اجتماعی: انجام فعالیتهایی برای حفاظت، پشتیبانی و بهبود فرصتها برای مردم محروم.
ب) پیادهسازی مشارکت: مفهوم همکاری ابتداء در میان عموم و دوم تجاری محض و سوم اجتماعی، اقتصادی و شرکتی است.
بنابراین در PSPP، سه نقش اساسی اما متفاوت وجود دارد؛ تأمین سرمایه پروژه، رهبری پروژه و تقاضا برای خدمات اجتماعی.
از این منظر در PSPP سه تابع باید اعمال شود؛ حداقل یکی از شرکا تضمین تأمین سرمایه را به عهده گیرد (سطح مالی)، حداقل یکی از شرکا مسئولیت کلی پروژه را بر عهده گیرد (رهبری پروژه) و حداقل یکی از شرکا خرید محصول یا سرویس را به عهده گیرد. بدین ترتیب مشارکت pspp مشارکتی است بین دو سطح: تأمین سرمایه و سطح عملیاتی شدن آن.
آنچه امروز در اتاق فکرهای آمریکا مطرح است تشکیل یک بانک با سهام مردم برای توسعه زیر ساخت است.
در دنیای پیشرفته امروز کسب و کارهای کوچک اقبال پایینی برای بقاء دارند، ضمن اینکه صرفاً درآمد حاصل از کار فیزیکی و یا کارمندی نیز پاسخگوی هزینههای زندگی نیست و این به این مفهوم است که مردم باید بجز کار فیزیکی از محل سرمایهگذاری در پروژههای کلان، درآمد پایدار داشته باشند. در مدلهای فراتر این ایده مطرح است که یک بانک و یا زیر ساخت سرمایهگذاری بین المللی برای توسعه زیر ساخت تشکیل شود و این شاید به این مفهوم باشد که مدل تعاونی، کنسرسیوم و جوینت ونچر منسوخ است.
بنابراین شرکت شما باید توانایی قانع کردن بانکها و موسسات مالی اعتباری، سرمایهگذاران، شرکتهای تأمین سرمایه و عموم مردم برای خرید سهام پروژههای شما را داشته باشد.
مهمترین قسمت، جذب سرمایههای خرد عموم مردم است. برای این کار همانگونه که اشاره شد شما میبایست به تکنولوژی جریانسازی فرهنگی اشراف داشته باشید، سپس پروژه را به سهام مالی تبدیل کنید و با استفاده از یک شرکت تأمین سرمایه از طریق پذیرهنویسی و یا بورس؛ سرمایه لازم را فراهم کنید.
در ایجا تأکید میگردد که مدل ارائه شده یک نسخه پیچیده شده نیست و کلیه سازمانها باید از وابستگی خود به درآمدهای غیر پایدار مانند نفت، مالیات و … کاسته و به سمت فعالیتهای مولد دارای ارزش افزوده پایدار با محوریت منفعت عمومی بروند.
مهندس علی رجبی ابهری