امیر جعفری کارشناس روابط بینالملل: عملیات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمله به مواضع جاسوسی و اطلاعاتی رژیم غاصب صهیونیستی در اربیل اقلیم خودمختار کردستان عراق دارای پیامهای متعددی برای حوزههای داخلی و بینالمللی داشت که باید با دید دقیقتری به آن نگریست تا افکار عمومی جامعه را نسبت به چنین واقعیتهایی آگاه ساخت.
شاید برای بسیاری از مردم ایران و جهان جای سوال باشد که چرا کشور ایران در منطقه ناامن و پر از آشوب غرب آسیا و شمال آفریقا، بستری امن و باثباتی مهیا ساخته و با وجود روسای جمهور جنگ طلب در کاخ سفید و شروران متوهم در تل آویو، هرگز هدف حمله و جنگ تمام عیار قرار نگرفته است. باید جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را استثنا گرفت. جنگی که صدام حسین بعثی ایران را در موقعیت ضعیف و شکنندهای دید و در تحلیل راهبردی خود تصرف تهران و تجزیه ایران را در نظر داشت. پس از جنگ هشت ساله میان دو همسایه شیعی، مناسبات به نحو چشمگیری به سویی رفت که عراق به حوزه نفوذ ایران تبدیل شده است.
محکوم به قوی بودن
در علم روابط بینالملل بطن و اصل ماهیت قدرت کشورها و افزایش و حفظ آن، بقاء است. بقاء یک کشور بدون داشتن مولفههای قدرت امکانپذیر نیست ولی این اصل برای تعدادی از کشورها نه تنها از نان شب واجبتر است بلکه شرایط محیطی، داخلی و جهانی به گونهای است که تلاش دولتها برای حفظ و ارتقای بقاء باید صدچندان باشد. موقعیت ژئواستراتژیک ایران در طول تاریخ، مرزهای کشور را به محل تاخت و تاز قومهای وحشی و لشکرهای بیگانه تبدیل ساخته بود. در قرن بیستم و با فوران طلای سیاه در مسجد سلیمان اهمیت ایران برای جهان به نحوی افزایش یافت که در معادلات اقتصادی و مالی جهان نقش ایران افزایش یافت. در حال حاضر منابع نفتی و گازی ایران در میان سه کشور اول جهان قرار دارد و در مجموع اول است. همسایگی با 15 کشور، قرار گرفتن در منطقه پر از تخاصم خاورمیانه و مرزهای شکننده، تهدیدات و تحریمها و …. شرایطی را بر حکومت و حاکمیت ایران تحمیل ساخته که لاجرم قوی بودن در بطن تمام سیاستها قرار گرفته و اولویت اول حاکمیت است.
بی جهت نبود رهبر معظم انقلاب اسلامی(حفظه ا…) در روز نخست نوروز 93 به اهمیت قوی بودن برای ملت ایران اشاره کردند؛ روزهایی که دولت وقت مذاکره با آمریکا پیرامون پرونده هستهای را در اولویت سیاست خارجی قرار داده بود ولی آنچه برای حاکمیت اهمیت داشت، این موضوع بود: رهبر انقلاب(حفظه ا…): «ملت ایران باید خود را قوی کند؛ این حرف من است… اگر یک ملتی به خود نیاید، خود را قوی نکند، دیگران به او زور میگویند… بعضی ملتها هستند که امیدی وجود ندارد که بخواهند در خود آن نیرویی را که بتوانند مقابله کنند با زورگویان و گردنکلفتهای عالم، ایجاد کنند؛ اما ملت ما اینجور نیست؛ ملت ما به سمت اقتدار ملی هم راه افتاده است و راه زیادی پیموده است.»
قوی بودن مساوی است با صلح و ثبات
ایشان همچنین در 19 بهمن 1398 با تأکید بر اینکه ضعیف بودن، دشمن را تشویق به اقدام خواهد کرد، فرموده بودند: «برای آنکه جنگ نشود و برای آنکه تهدید تمام شود، باید قوی شد.»
نکته زندگی با ثبات و صلح آمیز در ایران در راهبرد حاکمیت جمهوری اسلامی نهفته است. با وجود تمامی فشارها، تحریمها و تهدیدات، ایران مسیر تقویت بنیه نظامی، دفاعی، هستهای و علمی و نهایتاً اقتصادی خود را در پیش گرفته است. شاید تنها چیزی که باعث شده تا شرکتهای خارجی و فراملیتی همچنان برای سرمایهگذاری در ایران با تردید ورود میکنند، جنگ روانی و رسانهای دشمن است. زمینهای که رسانهها و فعالین سیاسی کشورمان، موفق عمل نکرده و نتوانستهاند به خوبی دستاوردها، ظرفیتها و توانمندیهای کشور را به مردم ایران و جهان بشناسانند. همین موضوع در بیانات رهبر انقلاب اسلامی(حفظه ا…) مورد انتقاد قرار گرفت و ایشان نسبت به عملکرد رسانهای مطبوعات به ویژه صدا و سیما گلایه داشتند که چرا نتوانستهاند دستاوردهای بعد از انقلاب اسلامی را به خوبی تبلیغ کنند و این عملکرد تا به حدی ضعیف بود که رسانههای معاند به مقایسه جمهوری اسلامی با دوره پهلوی میپردازند و با دوگانهسازی سعی در سیاهنمایی دارند.
اما بازگردیم به مقدمه یادداشت، جاییکه ایران مورد هدف اصلی غرب در منطقه است. حمله موشکی سپاه پاسداران به مواضع موساد در اربیل مورد انتقاد گسترده کشورهای غربی قرار گرفته و رسانههای غربی با مانور سنگینی این عمل را تجاوز به خاک عراق و وارد کردن مردم این کشور به یک درگیری کردهاند که هیچ نقشی در آن ندارند! اما در عین حال حمله هوایی و پهپادی رژیم غاصب صهیونیستی به مواضع نیروهای مقاومت در سوریه را به عنوان دفاع مشروع تفسیر میکنند! این نگاه دوگانه به یک موضوع مشابه، نتیجه راهبرد کلان غرب در منطقه غرب آسیا است. رویکردی که باید برای افکار عمومی با ظرافتهای رسانهای تبیین کرد تا در دام پروپاگاندای دشمنان گرفتار نشوند. پروپاگاندایی که قصد دارد ایران را در مضان اتهام تجاوز به خاک دیگر کشورها و به عنوان هدفی مشروع برای جنگ قرار دهد، اما این سیاست از ناحیه ماهیت ذاتی ایران و جمهوری اسلامی تا به امروز به سنگ خورده است. چرایی آن تمام اصرار حاکمیت و رهبران جمهوری اسلامی برای قوی شدن با تمام هزینههای آن است. هزینهای که ایران را به جزیره ثبات در منطقه تبدیل ساخته و باید اذعان کرد، برخلاف کشورهای حاشیه خلیج فارس که به راحتی به یک هدف راحت برای گروههای کوچک مسلح تبدیل شدهاند و تمام سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی در آنها با یک حمله موشکی یا پهپادی نابود میشود، توانمندی دفاعی و نظامی ایران حصار امنی برای هر نوع سرمایهگذاری در میان مدت و بلند مدت است. دفاعی که خطوط قرمز ایران را به صدها کیلومتر دورتر از مرزها برده و نزدیک شدن به این خطوط قرمز با واکنش قدرتمند تهران مواجه میشود.