گزارش اختصاصی عصرسرعت، بنابراین هنگام بررسی صورتهای مالی بانکها و عملکردشون تشخیص این موضوع میتونه خیلی مهم باشه،اینکه آیا آنچه که بانک در حال نمایش آن است صحت دارد یا خیر؟
از کجا میشه تشخیص داد؟
تجربه ی چندساله ی خود من در سیستم بانکی حاکی از این است که واقعا تشخیص تقلب بانکها نیازمند بررسی مفصل و تسلط خیلی بالا به مباحث بانکی و حسابداری است، که شاید به راحتی قابل تشخیص نباشد، من صرفا اینجا سعی میکنم اشاره ی کوچکی داشته باشم به انواع مسیرها که بلکه شاید بتواند کمک بیشتری به علاقه مندان به تحلیل صورت مالی بانکها و یا نهاد ناظر داشته باشد.
درآمد تسهیلات:
از آنجایی که بیش از نیمی از دارایی های اکثر بانکها رو تسهیلات اعطایی به اشخاص غیر دولتی تشکیل میده، بنابراین درآمد تسهیلات میتونه سهم عمده ای از انواع درآمدهای عملیاتی بانکها رو تشکیل بده. سوالی که میتونه ذهن هرکسی رو درگیر کنه این است که آیا همه این درآمدها داره واقعی گزارش میشه؟ خیر.
صرف نظر از اینکه بخش زیادی از این درآمدها بخاطر ماهیت نوع عقد تسهیلات ( مبادله ای) به صورت تعهدی می باشند( شناسایی سود کل تسهیلات در هنگام اعطای تسهیلات)، بخش دیگری از این درآمد هم میتونه طی فرآیند امهال به صورت غیر واقعی شناسایی بشه. یعنی یه بانک میتونه طی فرآیند امهال زمانی که میخواهد مبلغ سود رو از مشتری دریافت کند(معمولا بانکها در این مرحله به شرط دریافت سود از مشتری بطور نقد فرآیند امهال رو انجام می دهند) اون رو به طور موقت به صورت غیر نقد به عنوان سود شناسایی میکنه و از آن طرف حساب بدهکاران موقت خودشو بعنوان طلب از مشتری شارژ میکنه. در واقع بانک با یک عملیات حسابداری سودی رو شناسایی میکنه که بابت اون پولی رو اصلا دریافت نکرده است. این مورد در واقع یک نمونه از شناسایی درآمد تسهیلات بطور غیر واقعی توسط بانکها است.
درآمد سرمایه گذاری و درآمدهای غیر عملیاتی(سایر درآمدها):
بخش دیگری از اقلام سمت راست ترازنامه ی بانکها رو انواع سرمایه گذاری ها تشکیل میدهند، بانکها عمدتا از دو مسیر می توانند از این محل درآمد داشته باشند:
۱- سود نقدی دریافتی از شرکتهای سرمایه پذیر(DPS)
٢- سود ناشي از فروش انواع سرمايه گذاري ها.
شناسايي سود غير واقعي و ساختگي براي بانكها عمدتا از محل مورد دوم يعني “ سود ناشي از فروش سرمايه گذاري ها” حاصل مي شود، اما چگونه؟؟
بررسي عملكرد بانكها در اين مورد حداقل طي اين ده سال نشون داده كه، بانكها در اين جور مواقع عمدتا با ايجاد شركتهاي كاغذي اقدام به فروش سرمايه گذاري هاي خود به اين شركتها اغلب به طور غير نقد نموده يا اينكه اونها رو به شركتهاي وابسته ي خود فروخته و از اين طريق اقدام به شناسايي سودهاي تعهدي (غير نقد) ميكنند.
جالب اينكه شركت خريدار اگر وجهي را بابت اين خريد به بانك پرداخت كرده باشد، عمدتا از طريق تسهيلاتي است كه با چند واسطه از خود همان بانك ( فروشنده) دريافت كرده است.
مشابه اين رفتار توسط بانكها براي فروش دارايي هاي ثابت و اموال تمليكي دقيقا وجود دارد.
سود ناشي از معاملات ارزي (تسعير ارز):
اگر به صورت سود(زيان) بانكها طي چند سال اخير دقت كرده باشيد، متوجه خواهيد شد كه بخش عمده اي از سودآوري بانكها طي اين سال هااز همين محل بوده است.
اين نوع سودآوري بانكها كه مديون تورم و رشد نرخ ارز طي اين سالها بوده، ناشي از تفاوت مثبت دارايي ها و بدهي هاي ارزي ( وضعيت باز ارزي) بانكها مي باشد. اما سوال، اين تفاوت مثبت در بانكها آيا هميشه وجود دارد يا ميتونه ساختگي باشد؟؟
البته كه بانكها مانند ساير مواردي كه بالا اشاره شد، قادر هستند در اين مورد هم سود غير واقعي شناسايي كنند، اگر در نظر بگيريم كه بخش عمده اي از دارايي هاي ارزي بانكها رو تسهيلات و مطالبات ارزي تشكيل مي دهند، با تسعير مطالبات غير جاري ارزي (زماني كه بخش زيادي از اين مطالبات غير جاري هستند)خود ميتواند پوزیشن ارزی منفی خود را مثبت و با رشد نرخ ارز در شرایط تورمی اقدام به شناسایی سود کند. نمونههای زیادی وجود دارد از بانکهایی که از این طریق اقدام به شناسایی سود غیرواقعی نمودهاند.