عصر سرعت: پژوهشکده تحقیقات راهبردی با همکاری اندیشکده دیپلماسی اقتصادی، پیش نشست دوم کنفرانس ملی دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را با موضوع «دیپلماسی اقتصادی آسیامحور» با حضور اصغر ابراهیمیاصل سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در آفریقای جنوبی و معاون اسبق وزیر نفت، مجیدرضا حریری رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و چین و یحیی آل اسحاق وزیر سابق بازرگانی و رئیس فعلی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و عراق برگزار کرد.
آنچه در اینجا میآید خلاصهای از نکات مهم این نشت است:
اصغر ابراهیمی: ظرفیتهای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ایران همچون بهرهمندی از ذخایر نفت و گاز سرشار، اتصال و دسترسی به دو پهنه آبی حائز اهمیت در شمال و جنوب، قرار گرفتن در حلقه اتصال کریدورهای تجاری و اقتصادی شمال به جنوب و شرق به غرب در منطقه و بهرهمندی از تاریخ، فرهنگ و تمدنی غنی و ریشهدار، ایران را مجهز به پتانسیلهای بومی و درونزای گستردهای برای توسعه اقتصادی کرده است.
با وجود همه تلاشهای به عمل آمده در سطح جهان برای کاهش بهرهبرداری از سوختهای فسیلی و گذار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، مطالعات بینالمللی همچنان سهم مهمی از سبد تامین انرژی جهانی را تا سال 2070 به انرژیهای فسیلی اختصاص میدهند، با عنایت به اینکه ایران 3.3 برابر آمریکا، 25 برابر چین، 2.5 برابر روسیه و 43 برابر مجموع کشورهای عضو اتحادیه اروپا از منابع نفت و گاز بهرهمند است، نقش مهم ایران برای ایفای نقش بالقوه در اقتصاد جهانی انکارناشدنی است. در کنار سوختهای فسیلی، نمیتوان از ظرفیتهای بالقوه کشورمان در تولید و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر غافل شد. با توجه به شرایط اقلیمی و آب و هوایی کشور، ایران میتواند سالانه به طور متوسط بیش از 60 هزار مگاوات انرژی خورشیدی و 40 هزار مگاوات انرژی بادی تولید کند. از منظر ترانزیتی نیز، به دلیل جایگاه کلیدی ایران به عنوان حلقه اتصال شرق و غرب آسیا، قدرتهای اقتصادی جهان همواره توجه ویژهای به کشورمان داشتهاند؛ چنان که چین برای ترانزیت بیش از 150 هزار مگاوات برق از کشورمان طرحریزی و برنامهریزی کرده بود. وی تاکید کرد که؛ راهبرد نگاه به شرق تنها محدود به چین نیست، بلکه تعامل با کشورهایی همچون روسیه خصوصاً در راستای همکاری برای تامین انرژی جهانی و یا دیگر اعضای BRICS، نیز میتواند از اولویتهای ایران در راستای پیشبرد این راهبرد باشند.
یحیی آلاسحاق: آنچه که مانع بهرهبرداری بالفعل از این ظرفیتها بوده خلا راهبردی در ساختار تصمیمگیری کشور است. چالشهای فنی و عملیاتی نیز در عدم موفقیت سیاستهای پیشین موثر بودهاند. یکی از این چالشها را میتوان در عدم بهکارگیری از رایزنهای اقتصادی مجرب در کشورهای هدف دانست، در حالی که کشوری مانند عربستان سعودی در سالهای گذشته، به نحوی فزاینده تمرکز خود را به سمت توسعه تجارت خارجی هدایت کرده و با ارائه سوبسیدهای حائز توجه، امروزه بیش از گذشته، حضور موثری در بازار عراق دارد، تعداد کل رایزنهای اقتصادی ما در دنیا حتی به ده نفر هم نمیرسد. مسائلی همچون اصلاح امور زیربنایی و گمرکی به نفع توسعه صادرات از جمله الزاماتی هستند که باید برای تحقق اهداف کشور در زمینه تجارت خارجی به اجرا درآید، امنیت از دیگر الزامات حائز اهمیت این امر است. وی افزود؛ سرمایهگذاری، فرآیندی چندساله است و همین امر موجب میشود تا سرمایهگذار پیش از ورود به هر بازاری، نسبت به امنیت سرمایه و ثبات در محیط اقتصادی مورد نظر خود، حداقل در یک بازه زمانی پنج ساله اطمینان حاصل کند، در کشور ما، تغییرات در سطح کارگزار میتواند سیاستهای کلان اقتصادی و تجاری کشور را دستخوش تحول سازد که این از ثبات اقتصادی در دید یک سرمایهگذار خواهد کاست. در ادامه او تاکید کرد که توسعه تولیدات داخلی باید به صورت هدفمند و با توجه به الزامات موجود در بازارهای داخلی و خارجی صورت پذیرد.
مجیدرضا حریری: لزوم توجه به دیپلماسی اقتصادی صرفاً محدود به اقتصاددان بودن سفرای ایرانی مستقر در کشورهای خارجی و یا کمیت رایزنان اقتصادی و بازرگانی کشور نیست. همچنین انتقال رایزنی بازرگانی به بخش خصوصی، زمینهساز فساد و انحصار بیشتر است و کشورهایی همچون مالزی و چین، بر نظارت و مدیریت دولت در پیشبرد رایزنی اقتصادی، تاکید میکنند. او تاکید کرد؛ در شرایط کنونی، علاوه بر تلاش برای جذب سرمایه خارجی، نیاز است تا کشور نسبت به مقابله با جریان قابلتوجه فرار سرمایه نیز تدابیری اندیشه کند؛ چرا که در حالی جذب سرمایه خارجی تا سال 98 به سختی به 30 میلیارد دلار رسید، که تا پایان همان سال نزدیک به 98 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شد. او گفت: ایران با توجه به قرارگیری در چهارراه جهان، در طول تاریخ همواره کشوری تاجر قلمداد میشده تا صنعتگر. با توجه به ظرفیتهای ژئواکونومیک ایران، مزیت طبیعی کشورمان در توسعه تجارت و ترانزیت بینالمللی است. او ادامه داد: با توجه به تداوم شکاف موجود بین ایران و آمریکا تا میانمدت، بدیهی است که مزیت طبیعی ایران در توسعه روابط با کشورهایی همچون چین و هند است. با این حال کشوری مانند عربستان سعودی که از لحاظ سیاسی متحد غرب قلمداد میشود، 5 برابر کشور ما با چین تجارت میکند. در حالی که ما با وجود تحمل تمامی هزینههای سیاسی و اقتصادی در سالیان گذشته، نتوانستیم تا فارغ از اختلافات سیاسی از ظرفیتهای بالقوه در مراودات تجاری و اقتصادی با دیگر کشورها خصوصاً اقتصادهای نوظهور بهره ببریم. او اینگونه جمع بندی کرد که؛ روسیه با وجود مراودات سیاسی و امنیتی نزدیک با ایران، همچنان رقیب اقتصادی کشورمان به شمار میآید؛ اما اقتصاد ایران و چین، به دلیل بهرهمندی ایران از منابع سرشار انرژیهای فسیلی و نیاز به واردات فناوری از یک سو و وابستگی دومی به واردات انرژیهای فسیلی و بهرهمندی از فناوریهای پیشرفته از سوی دیگر، مکمل یکدیگر به شمار میآیند. معادله اقتصادی موجود بین ایران و چین، بر روابط اقتصادی کشورمان با اقتصادهایی همچون هند، ژاپن و کره جنوبی نیز صادق است، بنابراین با توجه به گذار اقتصاد جهانی از آتلانتیک به آسیا-پاسیفیک و همچنین مکمل بودن اقتصاد کشورمان با قدرتهای نوظهور آسیایی، توجه فزاینده به این منطقه، امری طبیعی و منطقی به شمار میآید.