اخیراً برخی شنیدهها حاکی از آن است که سودآوری فولادسازان کشور ناشی از رانت یارانه انرژی است و صنایع انرژی مورد نیاز خود را با استفاده از یارانه تأمین میکند و این امر موجب سودآوری سهامداران خاص شرکتها میشود. البته از منظر دیگر هم عدهای چالش صادرات برق و گاز را با توجه به مشکل وصول ارزی آن مدنظر قرار میدهند و داعیه دارند چرا درحالیکه نیاز داخل برطرف نشده صادر کنیم و نتوانیم پول آن را دریافت کنیم. این مسأله یکی از چالشهای اساسی اقتصاد و صنعت کشور است که در نهایت ممکن است نرخ تعادلی آب، برق و گاز موجب کاهش سودآوری شرکتها و کاهش سرمایهگذاریها و بالتبع زمانبر شدن فازهای تکامل و توسعه معادن و صنایع فولادی شود که این موضوع افت اقتصاد بورس را نیز به همراه خواهد داشت.
مصطفی عطاییپور، معاون خرید شرکت فولاد مبارکه، برخی زوایای این موضوع را مورد بررسی قرار داده است که ماحصل آن از نظر شما خوانندگان محترم میگذرد.
بهعنوان سؤال نخست قدری درباره موضوع مطرحشده توضیح دهید.
قبل از آنکه پاسخ این شبهات را بدهیم، به نظر میرسد بهتر است به این موضوع بپردازیم که چرا دستگاه حاکم در کشور ما بهویژه پس از انقلاب اسلامی توسعه صنعت فولاد را در دستور کار قرار داد. در پاسخ به این سؤال باید گفت بهطورکلی کشورهای مختلف در زمان تدوین استراتژیهای خود به نقاط قوت و ضعف خود توجه میکنند و در این مسیر، نقاط قوت خود از قبیل موقعیت مکانی و جغرافیایی، دسترسی به منابع آب و انرژی، توپوگرافی، دسترسی به نیروی کار ارزان و متخصص، دسترسی به آبهای آزاد و ظرفیتهای واردات و صادرات و سایر موارد را بهطور کامل بررسی و مطالعه میکنند تا بتوانند از چنین ظرفیتهایی بهطور کامل بهره گیرند.
با این استدلال، در کشور ما نیز در تدوین طرح جامع فولاد کشور، به این مسائل توجه ویژه شده است و با آگاهی کامل از اینکه از نیروی کار متخصص و مناسب، معادن غنی سنگآهن، منابع انرژی در دسترس و همچنین از موقعیت مناسب جغرافیایی در حوزه واردات و صادرات برخورداریم، ایجاد ظرفیتهای قابل توجه برای توسعه صنعت فولاد که یکی از ارکان توسعه اقتصادی کشورها محسوب میشود در دستور کار قرار گرفت و تا امروز به سمت تولید فولاد بیشتر حرکت کردهایم؛ همانگونه که کشور چین از نیروی کار ارزان خود در همه حوزهها ازجمله صنعت فولاد بهره برده و بر اقتصاد دنیا چیره شده است.
با توجه به موارد یادشده، اگر قرار باشد صنعت فولاد کشور توفیقی در بازارهای جهانی کسب کند، باید نقاط قوت کشور به یاری این صنعت بشتابد؛ زیرا بهرهوری پایین نیروی انسانی و تجهیزات، بالا بودن بهره بانکی، تورم و هزینههای تأمین مالی، نبود زیرساختهای مناسب در حوزه حمل و برخی موارد دیگر موجب اضمحلال و رقابتناپذیری این صنعت خواهد شد.
بهطور مشخص چالش موجود در این حوزه چیست؟
متأسفانه برخی افراد غیرحرفهای، بدون داشتن دانش تخصصی در زمینه برنامهریزی استراتژیک و بدون اطلاع از سندهای جامع کشور، دائماً بر طبل استفاده از رانت انرژی برای صنایع بهویژه صنایع فولادی میکوبند و ناخواسته به دنبال حذف بخش زیادی از درآمد ارزی کشور هستند. اگر قرار باشد صنعت فولاد از مزایا و نقاط قوت کشور بهره نبرد، اما مسیر رشد خود را ادامه دهد، باید شرایط تورمی، اقتصادی، بهرهوری و… کشور با دیگر کشورها تطابق داشته باشد.
در حال حاضر، فولاد مبارکه با چه نرخی گاز و برق خود را تأمین میکند؟
طی سالهای اخیر، فاصلههای قیمتی برق و گاز و سایر حاملهای انرژی برای شرکتهای فولادساز بهشدت کاهش یافته است. بهطور مثال، قیمت گاز و برق مصرفی شرکتهای فولادساز کشور ۷ تا ۸ برابر قیمت گاز مصرفی خانگی است. این در حالی است که عمدتاً برق و مشخصاً گاز در فولاد مبارکه نهتنها یک ماده مصرفی نیست، بلکه از آنها بهعنوان ماده اولیه در فرایند تولید استفاده میشود و در نهایت، محصولاتی تولید میشود که بهواسطه آن، بیش از ۳۵۰۰ کارخانه و کارگاه در بالا و پاییندست فولاد مبارکه مشغول فعالیت میشوند.
بهطورکلی، انرژی مصرفی فولاد مبارکه نهتنها با خود اشتغالزایی، رونق اقتصادی، تأمین معاش و رفاه و امنیت اجتماعی به ارمغان میآورد، بلکه میتواند ارزآوری قابلتوجهی هم داشته باشد.
به نظر شما سود حاصله در فولاد مبارکه ناشی از چه عواملی است؟
همچنانکه این موضوع بارها از سوی مدیریت ارشد فولاد مبارکه نیز پاسخ داده شده است، سودآوری فولاد مبارکه بههیچعنوان ناشی از رانت نیست. بهطورکلی میتوان گفت عوامل سودآوری فولاد مبارکه عبارتاند از: استفاده حداکثری از ظرفیتهای تولید و برخورداری از تکنولوژی روز دنیا؛ سرمایهگذاریها و توسعههای هوشمندانه در مسیر توسعه سبد محصولات و تولید محصولاتی که ارزشافزوده بیشتری برای شرکت و کشور به همراه دارند؛ ایجاد زنجیره کاملی از تولید (از سنگ تا رنگ) در فولاد مبارکه، بهنحویکه سنگآهن ورودی به فولاد مبارکه در هر مرحله به انواع محصولات خاص با کاربردهای متفاوت در صنایع متعدد و مختلف تبدیل میشود و در هر فاز، اقدامات ارزشآفرین نیروی انسانی متبحر و متخصص، ارزشافزوده بیشتری ایجاد میکند.
در این مسیر عوامل دیگری هم دخالت دارند؟
بله. خوشبختانه امروز صنعت فولاد کشور در مسیری که ترسیم شده در حال حرکت است و از ظرفیتها و مزیتهای نامبرده به شکل قابلقبولی استفاده کرده است. البته در فولاد مبارکه فقط به این عوامل اکتفا نشده، بلکه اقدامات دیگری هم انجام شده است که برخی از آنها که فقط در سال ۱۴۰۱ انجام شد، عبارتاند از: تعریف بیش از ۱۳۸ پروژه دانشبنیان برای بهینهسازی مصارف انرژی فقط در حوزه معاونت بهرهبرداری فولاد مبارکه؛ تعریف ۱۲ پروژه برای کاهش مصرف برق؛ تعریف ۱۱ پروژه برای کاهش مصرف گاز؛ تعریف ۳۴ پروژه برای کاهش مصارف و افزایش بازدهی محصول؛ تولید ۱۴ محصول جدید و دانشبنیان که برای نخستین بار در کشور تولید شد و ارزشافزوده بالایی را برای شرکت و کشور در برداشت؛ تولید ۹ گرید جدید دیگر فقط در سهماهه نخست سال جاری.
سخن پایانی شما؟
به نظر میرسد همه عزیزانی که به انحای مختلف دغدغه سلامت تولید و اقتصاد کشور را دارند باید حداقل یک بار هم که شده به فولاد مبارکه سفر کنند تا ضمن مشاهده حجم عظیم سرمایهگذاری، تلاش و مجاهدتی که در حال انجام است، از نزدیک ببینند چگونه و طی چه فرایندی فرزندان این آبوخاک، سنگآهن را که خداوند در آن قدرتی عظیم و مایه نفع و خیر انسانها قرار داده است به انواع محصولات تبدیل میکنند تا نهتنها کشورمان از واردات بینیاز باشد، بلکه انسانهای زیادی از وجود این کارخانه عظیم و معظم ارتزاق کنند.
بدون شک طی این سالها فولاد مبارکه بهموازات رشد تولید، به انجام مسئولیتهای اجتماعی خود نیز پایبند بوده و در بسیاری از برهههای خاص که پرداختن به آن در حوصله این بحث نیست، به مدد جامعه و هموطنان شتافته است؛ بنابراین اینکه سودآوری فولاد مبارکه را ناشی از رانت بدانیم فقط کملطفی به این شرکت و مدیران و کارکنان آن نیست، بلکه جفا کردن به کشور و زیر سؤال بردن دستاوردهای میهن است.