با عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای فصل جدیدی از تحولات جهانی و تضعیف قدرت غرب به نفع شرق آغاز خواهد شد.
در پایان بیست و یکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای (SCO) که در روز جمعه ۲۶ شهریور سال ۱۴۰۰ با حضور آیت الله رئیسی؛ رئیسجهور کشورمان برگزار شد، سران ۸ عضو اصلی این سازمان با تغییر عضویت ایران از عضو ناظر به عضو کامل این سازمان موافقت کردند.
با اعلام این خبر روند فنی تبدیل شدن ایران به یکی از اعضای اصلی سازمان آغاز شد و از این پس ایران میتواند به عنوان عضو اصلی این سازمان مهم منطقه با کشورهای عضو، همکاری و تعامل داشته باشد.
حال پس از گذشت کمتر از دو سال از انتشار این خبر، ایران قرار است امروز چهارم ژانویه (سهشنبه ۱۳ تیر ماه ۱۴۰۲) به عنوان عضو اصلی در کنار ۸ عضو دیگر این سازمان قرار بگیرد و سید ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از اعضای اصلی در نشست مجازی سران کشورها به میزبانی هند سخنرانی کند. پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای حاوی پیامهای مهمی از تغییر موازنه ژئوپولیتیکی جهان و ارتقای دیپلماسی کشور است.
تقویت دیپلماسی ایران از طریق تعاملات چندجانبه
این سازمان برای ایران مزایای اقتصادی و سیاسی بیشماری دارد. یکی از اقدامات مهمی که پیش از عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای انجام شد، از سرگیری مجدد روابط میان ایران و عربستان بود. این مسئله مهمترین گره ارتباط ایران با برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز بود که با برطرف شدن آن میتوان افق دید روشنی در افزایش مراودات ایران و این کشورها در نظر گرفت.
تجربه میانجیگری چین در بهبود روابط میان ایران و عربستان نشان دهنده زوایای پنهان مزیتهای همکاری چندجانبه میان کشورها است. استفاده از ظرفیتهای همکاری چندجانبه در این سازمان میتواند نتایج دیپلماسی میان کشورها را تغییر داده و به نتیجه رسیدن آن را تسهیل کند. در واقع میتوان گفت که یکی از عللی که عربستان را به بهبود روابط با ایران ترغیب کرد، میانجیگری چین و تلاش عربستان برای روابط مناسب با کشورهایی بود که عضو اصلی این سازمان هستند تا بستر عضویت خود در سازمان همکاری شانگهای را فراهم کند.
کشورهایی مثل عربستان، کویت، بحرین، امارات، ترکیه و بسیاری از کشورهای آسیایی دیگر درخواست خود برای عضویت در این سازمان را اعلام کردهاند و به نظر میرسد این سازمان در دهههای آینده نیز به عنوان یکی از مهمترین اجتماع کشورهای جهان به فعالیت خود ادامه دهد و در آن تصمیمات مهمی گرفته شود.
یکی از مسائلی که ایران در دیپلماسی خود همواره با آن مواجه بوده، کارشکنی آمریکا با اعمال زور و تهدید به تحریم کشورهای طرف همکاری با ایران بوده است، اما وقتی تعاملات در بستر یک سازمان باشد و به طور چندجانبه انجام شود، توان کارشکنی از آمریکا و هر کشور دیگری گرفته میشود.
صادرات ۶ میلیارد دلاری ایران با شانگهای در دو ماهه ۱۴۰۲
گرچه عضویت ایران به عنوان عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای در جلسه امروز تثبیت میشود، اما گسترش روابط ایران با این کشورها از سال ۱۴۰۰، اثر خوبی بر افزایش مبادلات تجاری کشورمان با کشورهای عضو این سازمان گذاشته است.
به گفته مدیرکل دفتر آسیای میانه سازمان توسعه تجارت حجم مبادلات تجاری کشورمان با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در دوماهه ابتدایی ۱۴۰۲ بالغ بر ۶ میلیارد دلار بوده است و در این مدت حجم مبادلات تجاری با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بیش از سه میلیارد دلار بوده است.
در یازده ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۱ نیز بیش از ۵۰ میلیون و ۶۰۳ هزار تن کالا به ارزش ۳۸ میلیارد و ۸۲۹ میلیون و ۴۴۵ هزار دلار بین ایران و ۱۱ کشور عضو سازمان همکاری شانگهای تبادل شد و تجارت غیرنفتی ایران با این کشورها به بیش از ۳۸.۸ میلیار دلار رسید که نشان از افزایش ۱۸.۳ درصدی نسبت به مدت مشابه سال پیش از آن دارد.
توسعه کریدور شمال جنوب در دستور کار اجلاس امروز
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، بر اساس توافقات صورت گرفته با روسیه و هند برای توسعه کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب به عنوان رقیب کانال سوئز، اهمیت زیادی برای تجارت آسیا دارد و امروز هند به عنوان میزبان این اجلاس برای توافقنامههای اتصال فراگیر موسوم به کریدور حمل و نقل بین المللی شمال جنوب با محوریت بندر چابهار به دنبال تایید دیگر کشورهای عضو خواهد بود.
با توجه به اینکه موقعیت جغرافیایی ایران در قلب کریدور شمال به جنوب قرار دارد، تقویت کریدور شمال به جنوب بیشترین منفعت را برای کشورمان دارد.
کریدور شمال به جنوب، پل ارتباطی کشورهای اروپایی با اقیانوس هند و خلیج فارس به شمار میرود. در این کریدور ارتباط کشورهای شمال اروپا، اسکاندیناوی و روسیه از طریق ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس، حوزه اقیانوس هند و جنوب شرقی آسیا برقرار میشود.
موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیک ایران به گونهای است که با تقویت کریدور شمال به جنوب و استفاده کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از این کریدور، ترانزیت کالا میتواند به عنوان یکی از مهمترین منابع درآمدی کشور باشد.
توافقات چندجانبه راهگشای روابط بین اعضا
اغلب کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای کشورهایی با اقتصاد در حال توسعه هستند. یک ویژگی کشورهای در حال توسعه که همواره مانع گسترش روابط تجاری میان آنها میشود، عدم تناسب شرایط اقتصادی این کشورها است. به این معنی که تفاوت کشورهایی که در بالای فهرست کشورهای در حال توسعه قرار دارند با کشورهای پایینتر از نظر رشد اقتصادی، تورم، تولید ناخالص داخلی و دیگر شاخصها بسیار زیاد است. این مسئله باعث ناترازی تجاری میان این کشورها در تعاملات تجاری میشود. در واقع یکی از بزرگترین چالشها در استفاده از ارزهای ملی و پیمانهای پولی همین مسئله است و با توجه به اینکه در سطح جهان تعداد کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته گروه بزرگتری را تشکیل میدهد، در نظر گرفتن تدابیری برای افزایش تعاملات میان این کشورها بسیار مهم است.
راهکار این مشکل توافقات چندجانبه است؛ یکی از بزرگترین مزیتهای چنین سازمانهایی گسترش روابط چندجانبه و در نتیجه آن افزایش مراودات تجاری است که زمینه افزایش استفاده از پیمانهای پولی و ارزهای ملی در مبادلات را نیز فراهم میکند.
دلارزدایی و استفاده از ارزهای ملی
در واقع، استفاده از ظرفیت پیمانهای پولی، مبادله با ارزهای ملی و دلارزدایی از روابط تجاری یکی از اهدافی است که در روابط میان کشورهای عضو این سازمان دنبال میشود. روسیه و چین مدت هاست برنامههای متنوعی برای حذف دلار از مبادلات و استفاده از ارزهای محلی در نظر گرفتهاند و در این امر بسیار موفق بودهاند.
راند نهایی تقابل شرق و غرب
هدف اعضای شانگهای از حضور در این سازمان افزایش بیشتر همکاریها در زمینه امنیت، حملونقل، انرژی، مالی، پولی و بانکی، سرمایهگذاری، تجارت آزاد و اقتصاد دیجیتال برای ارتقای ارتباط منطقهای، تبادلات فرهنگی و دستیابی به توسعه مشترک است. این سازمان دریچهای جدید برای استقلال از غرب به روی کشورهای شرقی بازمیکند که نوید انتقال قدرت از غرب به شرق و چندقطبی شدن قدرت جهانی را میدهد.
جهان در سالهای گذشته با تحولات گستردهای مواجه شده است. شیوع کرونا، تورم و رکود اقتصادی، آغاز جنگ اوکراین، رویارویی کشورهای غربی با بحرانهای مختلف، تضعیف جایگاه آمریکا، اتحاد کشورهای شرقی برای توسعه مشترک، استقلال نسبی شرق از غرب، تغییر زاویه شرکای سنتی آمریکا و غرب مثل عربستان، بحرین، امارات و دیگر کشورها به سوی ارتباط بیشتر با کشورهای شرقی و حال تقویت جایگاه ایران در سطح منطقه و جهان، از جمله این تحولات به شمار میروند.
تمام این تحولات نشان دهنده ثانیه شماری کشورهای شرقی برای فرا رسیدن راند نهایی تقابل با غرب بر سر استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و متعادل شدن قدرت در میان شرق و غرب است.