عصر سرعت: عنصر زمان در مذاکرات هستهای ایران و 4+1 به صورت مستقیم و آمریکا به صورت غیر مستقیم به کلیدواژه تبدیل شده است. روزها و هفتهها به سرعت در حال سپریشدن هستند و مذاکرات دور هشتم خود را در حالی طی میکنند که هیاتهای حاضر در وین بیش از شش هفته است که در حال تدوین بندهایی از توافق احتمالی برای احیای برجام هستند.
آلمان، انگلیس، فرانسه و آمریکا بر روی زمان نهایی برای رسیدن به توافق اصرار دارند. در هفتههای اخیر مقامات سیاسی این کشورها بارها از غروب مذاکرات سخن گفتهاند و تهدید میکنند در صورت پایان زمان مذاکرات بدون حصول نتیجه، تمام گزینهها را بر روی میز خواهند گذشت. افزایش تحریمهای اقتصادی و مالی و بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل از جمله گزینههایی هستند که از آنها سخن به میان میآید. اما در کنار آن، حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران نیز یکی از راههای حل پرونده هستهای ایران است که بیشتر از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا به آن دامن زده میشود. حملهای که در سناریوهای تعریف شده از یک حمله کوچک به برخی ازتاسیسات راهبردی هستهای تا پیاده سازی نیروی زمینی در جنگ تمام عیار تعریف شده است.
بازارهای تشنه خبر توافق
چرا عنصر زمان در توافق هستهای تا به این حد اهمیت پیدا کرده است؟ در اظهارات مقامات غربی، تنها چند هفته تا توافق یا عدم توافق باقی مانده و فشار را بر تیم ایرانی برای قبول توافق روبه افزایش است. اخیرا وزیر خارجه انگلیس در سخنانی از بن بست در مذاکرات گفته است. خانم تراس به نمایندگان مجلس عوام بریتانیا گزارش داده است: «این مذاکرات حالتی فوری و اضطراری دارد اما پیشرفت در آن به اندازه کافی سریع نبوده است. ما به همکاری نزدیک با متحدان خود ادامه میدهیم، اما مذاکرات در حال رسیدن به بن بست خطرناکی است.»
در برابر ایران دو حق انتخاب بیشتر قرار داده نمیشود. تراس در همین سخنرانی در مجلس عوام، این دو گزینه را اینگونه تشریح کرده: «ایران اکنون باید انتخاب کند که آیا میخواهد به یک توافق برسد یا مسئول فروپاشی توافق هستهای برجام باشد.»
بازیهای مختلفی در طی مذاکرات در حال اجراست. پلیس خوب و بد، موش و گربه و در نهایت سیاست همیشگی هویج و چماق که به خوبی برای فشار بر ایران به کار گرفته میشوند. این سخنان تازه نیست و هر سه کشور اروپایی بعلاوه آمریکا، در هشت ماه گذشته بارها از طولانی بودن مذاکرات و لحظه پایانی گفتهاند. برای توجیه افکار عمومی نیز ایران را متهم میکنند که در حال دستیابی به مواد لازم برای ساخت بمب هستهای در هفتههای آتی است. خبرهایی از مراکز اطلاعاتی و مطالعاتی غرب روی خروجیها قرار میگیرد مبنی بر آنکه ایران تا ساخت بمب یک بازه مشخص فاصله دارد. بازههای زمانی 6 ماهه تا چهار هفته بارها تکرار شدهاند.
چرا با زمان بازی میشود؟
بازارهای ایران به صورت مستقیم از اخبار مذاکرات هستهای تاثیر میپذیرند. این تاثیرپذیری در طول 8 سال دولت حسن روحانی به اوج خود رسید. شروع مذاکرات ایران و 5+1 از سال 1392، با حجم گستردهای از اخبار مثبت برای گشایشهای بزرگ در اقتصاد ایران همراه بود. رسانههای دولتی و نزدیک به دولت روحانی در این بازی رسانهای نقش اصلی را بر عهده داشتند. تزریق بیم و امید به بازارها و جامعه؛ شرطی شدن اقتصاد و معیشت را به دنبال داشت. تابلو اعلام قیمتها با دود سفید و سیاه از محل مذاکرات نرخها را تغییر میداد. رکود در بازارها به مولفه اصلی در چهار سال اول دولت روحانی تبدیل شده بود. چشمها به نهایی شدن مذاکرات و لغو تحریمها برای شروع سرمایهگذاری در حوزههای مختلف بود. دولتمردان نیز دو بازی را در دست گرفته بودند، حیات و ممات کشور را تنها به نتیجه بخش بودن مذاکرات گره زده بودند و از گشایشهای بزرگ در صورت توافق سخن میگفتند. فضای روانی جامعه تشنه توافق هستهای بود و نهایتا نیز برجام در 23 تیرماه 1394 حاصل شد. حصول برجام همان و حفظ و اجرای تعهدات متقابل همان. نتیجه گره زدن تمام امورات کشور به برجام، افتادن در چاهی بود که برای اولین بار در تاریخ ایران و پس از خروج آمریکا از برجام در سال 97، قیمت ارز از مرز 5 هزار تومان عبور کرد و اعدادی روی تابلو اعلام قیمت ارز نقش میبست که تاریخی بود. سه سال پایانی دولت دوازدهم، تورم افسارگسیخته دامن معیشت جامعه را گرفت و در تمامی حوزههای اقتصادی دولت شکست خورد و عملا یک دولت ورشکسته به دولت جدید ایران تحویل داده شد.
تجربه برجام و تاثیر مستقیم اخبار و نتایج مذاکرات هستهای بر اقتصاد کشور و معیشت جامعه، اهرم فشاری را در اختیار غرب قرار داده تا در جنگ رسانهای و روانی با مولفههای مختلف اثربخش در ذهنیت و راهبرد تیم مذاکرهکننده ایرانی و سیاستگذاران سیاست خارجی بازی کنند. زمان یکی از مهمترین عناصر در این بازی است. تعیین ضرب الاجل برای نقطه پایانی مذاکرات در وین، تصمیمگیری برای گرفتن بیشترین امتیازات برای ایران را سخت میکند. اروپا و آمریکا به دنبال توافق موقت هستند و برای رسیدن به آن از حربه زمان استفاده میکنند.
امیدسازی در اخبار در رابطه با برداشتن تحریمها و کاهش فشار اقتصادی از یکسو و ایجاد واهمه در صورت عدم توافق در زمان تعیین شده و پررنگ کردن سایه جنگ از سوی دیگر، مذاکرات را از مسیر اصلی خود خارج کرده است. هدف از توافق موقت، برگرداندن محدودیتهای هستهای در بازه زمانی دو ساله و در نهایت گذاشتن توافق جدید با بندهایی است که به نظر میرسد کل صنعت هستهای ایران را تعطیل خواهد کرد. برجام پلاس، نامی است که آمریکا برای توافق جدید انتخاب کرده ولی تا پیش از رسیدن به آن باید سرعت ایران در بخش هستهای کاهش یابد. با از بین رفتن مولفههای چانه زنی ایران مانند غنیسازی 60 درصدی، غرب در توافق جدید مطمئناً بر روی تعطیلی غنیسازی در ایران مانور خواهد داد.
براساس اخبار منتشر شده و علیرغم تمایل طرفهای مذاکره با ایران برای توافق موقت، تهران با آن مخالفت کرده و توافق دائم با راستی آزمایی رفع تحریمها را دنبال میکند. از همین رو است که غرب با فشار بر تهران، فوریه را نقطه پایانی مذاکرات تعیین کرده تا ایران تصمیم نهایی را بگیرد که آیا خواهان یک توافق هرچند بد است یا خیر. توافق حتی توافق موقت در کوتاه مدت تاثیر مثبتی بر بازارها خواهد گذاشت ولی در میان مدت با مشخص شدن بی تاثیر تعلیق تحریمها و ادامه فشارها به بهانههای مختلف، بازار روند همیشگی خود را در افزایش قیمتها و بیثباتی طی خواهد کرد. آیا ایران به یک بازی باخت ـ باخت تن خواهد داد؟ آیا دولت رئیسی برای کوتاه مدت هم به دنبال گشایش مثبت در فضای بازار است؟ این سوالها را ابراهیم رئیسی در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری پاسخ داده است، او گفته بود که اقتصاد و معیشت را به برجام گره نخواهد زد. پیگیری و جدیت در برقراری و بهبود روابط با همسایگان و ائتلاف با قدرتهای شرق در ماههای اخیر به راهبرد اصلی سیاست خارجی ایران تبدیل شده ولی در عین حال نباید از برجام و تاثیرات منفی بر فضای روانی در طول 8 سال گذشته غافل شد. اعتیادی که اقتصاد ایران به برجام پیدا کرد به سرعت از بین نمیرود و دولت باید با مدیریت فضای روانی جامعه، از اعمال شوکهای اقتصادی به آن در کوتاه مدت جلوگیری کند.
به نظر میرسد مذاکرات هستهای به نقطه حساس تصمیمگیری رسیده است تا دولتهای غربی برجام را احیا کنند یا آن را برای همیشه نابود سازند. سعی آنها این است تا با انداختن توپ به زمین ایران، تهران را وادار به پذیرش یک توافق حداقلی کنند ولی پافشاری تیم مذاکرهکننده هستهای ایران برای توافق خوب، عنصر زمان را در مذاکرات به کنار خواهد گذاشت.